جلسه ی خواستگاری؟!!
سر یه جلسه خواستگاری بعد از نیم ساعت سکوت،مادر داماد به پدر عروس گفت:
ببخشید کبریت دارید؟!
پسرم میخواد سیگار بکشه!!!
پدر عروس با تعجب گفت:
داماد سیگاری هست؟!
پدره گفت:
سیگاری که نه ولی سیگار بعد از مشروب میچسبه!!!
پدر عروس پس
آقا داماد مشروب هم میخورند؟!
مادر داماد:
نه.آخه قمار کرده بود،باخت.یه کم مشروب بهش دادیم
که حالش بهتر بشه و باخت رو فراموش بکنه.
پدر عروس:
پس قمار باز هم هست؟!
مادر داماد:
نه.آخه دوستاش تو زندان یادش دادند.
پدر عروس:
aaa,aaa,aaa,aaaaa!!!!
پس زندان هم رفته؟!
مادر داماد:
آخه معتاد بود،چند روز گرفته بودنش.
دیگه پدر عروس قاطی کرده بود،اما باز هم
خودش رو کنترل می کرد و فقط با تعجب پرسید:معتاد هم بوده؟!
مادر داماد هم که پرروئی رو به نهایت رسونده بود،جواب داد:
آخه زنه دومیش از حسودی که پسرم به زنه سومیش
بیشتر میرسید زیرآبش رو زده بود به خاطر همین
انداختنش زندون.
به نظر شما پدر عروس در این لحظه , چه کاری میتونه بکنه؟!؟!؟!؟؟؟؟؟؟؟!!!!!